از چی بگم برات

از پولی که دیگه نیست از جیب من درآد

یا از دلاری که هر ثانیه  داره میره بالا

یا از زندگی که مزه مرگ میده برام

دلار رفت بالا و همین جوری اوج گرفت

بعد دلار زندگی ما هم گور گرفت

وقتی بابا با داد و فریاد گفت

دلار سه هزارتومنه

ولی بانکم بسته بود

یکم بهم اشک بده ایزد

این بچه ها با کدوم مداد مشق بنویسن


کودکی مرد در راه کلاسی که

پول شهرییش باید از قبلش واریز شه

بوققققققق نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده

چون دلش می خواد دولت نرخ ارز رو ببنده

(این راننده و دو مسافرش حالا حالاها درراهند)
- پیرمرد: آقای راننده! این رادیوتو بزن ببینیم چی شد؟
- راننده: چی؟
- پیرمرد: جنبش وال استریت! خب قیمت دلار دیگه!
- جوانک: شنیدین از انیشتن می پرسن: \"قیمت دلار چنده\"؟
- راننده: چرا از اون می پرسن؟
- جوانک: به هر حال لابد یه کاره ای بوده، انیشتنه دیگه، مخترع فیزیک و نور بوده، حالا به هر حال بازار و کاسبی سرش می شده...
- پیرمرد: پسرجان! دو کلمه مطالعه کن! انیشتن مبدع تئوری نسبیت زمانه. بچه کفِ بازار که نیست.
- راننده: اتّفاقا این پسر همسایه ما لیسانس فیزیکه، بیکاره. می گه ای کاش این چهار سال به جای دانشگاه رفته بودم بازار.
- جوانک: خلاصه از انیشتن می پرسن: \"دلار چنده؟\" اونم می گه: \"الآن؟... یا... الآن؟\"
- پیرمرد: این یعنی همون نسبیت زمان!
- راننده: حالا باید حتما از انیشتن می پرسیدن؟
- پیرمرد: پَ نَ پَ، می اومدن از رئیس کلّ بانک مرکزی می پرسیدن!
- جوانک: جوکه دیگه... اتّفاقا از رئیس بانک مرکزی بپرسن خنده دار تره، بهترم هه...
- راننده: حالا دلار گرون شده روی یارانه های مام رفته؟
- جوانک: اینم از انیشتن پرسیده ان؟ جدیده؟
- پیرمرد: دِ خب شما که سوال یارانه ای داری بزن این رادیو رو شاید نامه داشته باشیم.
- راننده: اون دستگاهی که شما می گی فکسه ازش نامه میاد.
- پیرمرد: شما این رادیو رو بزن! رئیس جمهور نامه نوشته به پولدارا ازشون خواسته که یارانه نگیرن. بزن بلکه به مام نامه نوشته باشه.
- جوانک: که شمام یارانه نگیری؟
- پیرمرد: من نگیرم کی بگیره؟ من سی سال خدمت صادقانه کردم.
- راننده: بیمه فراگیر هم بودین؟ این بیمه فراگیر خیلی مهمّه.
- جوانک: خدمت صادقانه که حساب نیست. مهم اینه که تو اون سی سال پولدار نشده باشید.
- پیرمرد: پس کار کردم که چی بشم؟
- راننده: بگیم اینم از انیشتن بپرسن.
- پیرمرد: دِ بزن این رادیو رو!
- راننده: دِ پدرِ من! این لامروّت رادیو نیست! تاکسی متره!

نگاهت همچون باران است و قلبم همچون كوير... و مي داني كه كوير بدون باران زنده است... پس برو بمير

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   یه توپ دارم قلقليه ....... موهاي سرم فرفريه ..... مسیج جديد نداشتم سرت كلاه گذاشتم

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   گلهاي خوشبوي دنيارو هم به پات بريزم بازم کمه چون پاهات خيلي بو ميده

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   دختره ميره تو كتاب فروشي ميگه آقا ببخشيد كتاب برتري زن بر مرد دارين؟ مرده نگاش ميكنه ميگه خانم شرمنده ما اينجا رمان تخييلي نميفروشيم

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   طرز تهيه دختر سالم مواد لازم . ...........اصلا ولش كن مواد رو حروم نكنيم

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   از من بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین ادم کیه ؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------


   دوست دارم يه سنگ بردارم و روي اون بنويسم:دلم برات تنگ شده و اونو محکم بکوبونم توي سرت تا بفهمي که فراموش کردن من چقدر سخت و دردناکه

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   می دونی چرا دوست دارم با تو برم ماهی گيری چون هيچ کس مثل تو کرم نداره

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------


   میدوني اگه يه اسب با يه سمور ازدواج کنه بچشون چي ميشه؟ . . . . من چميدونم.مگه من گفتم عروسي کنن؟مگه من گفتم بچه دار شن؟

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------


   يک گل خوشگل پشت ويترين گل فروشي ديدم!!! خواستم برات بخرمش. به فروشنده گفتم :اون گل چند؟ گفت:اون گل نيست........آينه ست

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------
   مي خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولي نامرد اديسون برق رو اختراع كرد

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   چند وقته دلم هوس تاب بازی کرده. اجازه می دی بیام تو ذهنت؟ آخه شنیدم مخت تاب داره

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   معادله جالب: از سن خودت 20 سال کم کن. باقيمانده رو با 7 جمع کن. اگه عدد زوج بود با 1 جمع و اگه فرد بود از يک کم کن. اگه رنگ تيره رو دوس داري ضرب در 3 کن و اگه رنگ روشن رو دوس داري ضربدر 3.5 کن. نتيجه نهايي رو ول کن. حال خودت چطوره؟

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   اسمت را روي كاه نوشتم خراب شد اسمت را روي شمع نوشتم آب شد اسمت را روي قلبم نوشتم شكست ........بروبابا توهم با اين اسمت

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   از خـدا يـه گل خواسـتــم،اون بـه مـن يـه بـاغ داد من از خدا يه درخت خواستم،اون به من يه جنگل داد میترسم از خدا تو رو بخوام بهم یک گله گوساله بده

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

   من سر راه تو دامي از عشق پهن کردم ولي تو به سرعت از کنار آن رد شدي و گفتي:ميگ ميگ

---------------------------- پیامك های ضدحال . اس ام اس . جوك جدید ----------------------------

آلبرت انیشتن : وقتی با دختر زیبایی دو ساعت می نشینید و گپ می ز نید احساس می کنید که تنها یک دقیقه گذشته است .
اما وقتی که روی یک بخاری داغ یک دقیقه می نشنید حس می کنید که دو ساعت گذشته است .
خب این دقیقا لب کلام تئوری نسبیت است .

آلبرت انیشتن : اگر صحت تئوری نسبیت من ثابت شود دولت آلمان اعلام می کند که من یک آلمانی اصیل هستم و فرانسه مرا یک انسان جهان وطن قلمداد می کند ، اما اگر تئوری من رد شود فرانسه اعلام می کند که من آلمانی هستم و دولت آلمان مرا یک کلاش جهود معرفی می کند .

آلبرت انیشتن : اگر a را معادل جبری موفقیت در زندگی بگیرید بنابراین aمساوی است با z + y + x در این معادله x کار است y تفریح است و z خفقان گرفتن نسبی در طول زندگی است .

|آلبرت انیشتن : خواندن زیاد پس از مدتی مغز را از فعالیت خلاقه باز می دارد . انسان هایی که زیاد می خوانند و کم عمل می کنند پس از چندی گرفتار عادت ناپسند ( اندیشیدن به تفکرات فلسفی ) می شوند .

آلبرت انیشتن : من زیاد به آینده نمی اندیشم . چون خواهی نخواهی خود ش به زودی می آید .

آلبرت انیشتن : محیط پیرامون من ، یعنی هر چیزی جز من .

جرج الیوت : یک ارتش قوی و نیرومند ، تضمینی برای امنیت داخلی و تهدیدی برای آزادی فردی است .

رابرت ادواردز : هیچگاه خطاهایت را بیش از حد بزرگ نکن این وظیفه ای است که رفقای شفیقت در کمال میل و بی هیچ چشمداشتی به جایت انجام می دهند .

الیور ادواردز : من در طول زندگیم خیلی سعی کردم که یک فیلسوف باشم اما نمی دانم چرا پیوسته خوشحالی و امید واری را به آن ترجیح دادم .

ادوارد هشتم دوک ویندسور : در میان اخلاقیات خانواده های آمریکایی ، چیزی که بیش از همه مرا تحت تاثیر قرار داد حرف شنوی کامل والدین از بچه هایشان بود .

باب دیلان : خیلی خوشحالم که حالم بهتر شده وضع مزاجیم آنقدر بد بود که فکر می کردم باید به زودی با الویس پریسلی یک کنسرت در آن دنیا اجرا کنیم .

بارنس دورل : با یک زن سه رفتار می توانی بکنی ، عاشقش شوی ، بنده اش شوی و یا فراموشش کنی .

ویل دورانت : مادرانی که از دست بچه هایشان ذله می شوند نیک این نکته را دریافته اند که یک پس گردنی به مراتب بهتر از هر دلیل دیگری بچه ها را قانع می کند .

ویل دورانت : به نسبت بیست و چهار ساعت اخیر خیلی زنده بوده ایم .
نسبت شش هزار سال اخیر کمی تا اندکی زنده بوده ایم .

ویل دورانت : یکی از درس های بزرگ تاریخ این است که در این دنیا کارهای عاقلانه معدودی برای انجام دادن وحرف های هوشمندانه کمتری برای گفتن وجود دارد .

اگه مردی شکل هارو تشخیص بده!!!

اقا اول اینجا رو نیگاه کن بعد برو ادامه ی مطلب!!!

نقطه ی سیاه وسط صفحه رو نیگاه کن ٣٠ ثانیه فقطی کادر تموم شد بازم نیگاه کن!

خلاقیت!!

ارتقای درجه خیلی سخته ولی راه اسان تر می خوا مطلب زیر رو بخون!!

کارمند عزیز دون پایه// می دهم پند مُفت و بی مایه
گر که خواهی رسی به پست و مقام // شود ایّام زندگیت به کام
اطلاعات خود بکن افزون// درخصوص مدیر و عادت اون
اینکه او از چه می شود خوشحال// یا چه جوری دهد به تو پر و بال
یک کمی هم زبان بیگانه// قاطی حرف های روزانه
گر کنی کار تو درست شود// پای عقل مدیر سست شود
هرچه او گفت با «اوکی » تایید// کن بدون دقیقه ای تردید
بعضی وقتا جواب تو این است:// وای این گفته ها چه شیرین است 
کَس ندیده چو تو مدیری« گوُد»// واقعآً حرف هایت عالی بود
با « د یسیپلین» و با کلاسی تو// بین صد تا مدیر آسی تو
حرف های قلمبه هم شاید // گاه گاهی تو را به کار آید
با مدیرت تو نم نمک قاطی // بشو اما نه حد افراطی
در دلش رخنه کن به صد ترفند // گاه با اخم وگاه با لبخند
از مدیران قبلی آن جا// کن سعایت شدید و بی پروا
گاهی اوقات هم برای مدیر// گر توانی کمی هدیه بگیر
چند روزی مثال حیف نان// چاپلوسی کن و نمک بپران
با چنین حرف های یک من غاز// می شود راه آن ترقی باز
گر بگیری به کار پند مرا// پندهای بسان قند مرا
ارتقاء مقام تو حتمی است// در اضافه حقوق شکیّ نیست
بعد چندی شوی معاون او// بشــکـــن آن وقــت بـــا دمــت گــردو
گفت « جاوید » هرچه لازم بود// کودنی تو اگر شوی مردود

خدايا اين شهر چقدر به نظرم آشناست

غضنفر میره پمپ بنزین یارو میگه سوپر بزنم یا معمولی؟   غضنفر میگه:هیسسسسسسسسسسسسسس خوانواده تو ماشین نشستن   معمولی بزن|||||

ادم به 6 دلیل شانس اورد چون حوا نمی تونست اینارو بهش بگه:  1- من ادمت کردم     2-برواز شوهرای مردم یاد بگیر     3-دیشب کجا بودی؟     4-چرا پولاتو میدی مادرت؟    5-چرا به اون زنه نگا کردی؟         6-میدونی من چقدر خواستگار داشتم؟            

به نام خدا

با سلام خد مت دوستان گرامی

دوستان الان این شهر ها رو دیدم یعنی دارم می ترکم از خخنده فقط یه نگاه بندازید.

!ببنید شما هم میترکید یا نه!!

ادامه ی مطلب رو از دست نده

در ثنای دانشگاه آزاد:
سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، كه تركش موجب بي مدركي است و به كلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي كه آغاز مي شود موجب پرداخت زر است و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سالي دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب...... از جيب و جان كه بر آيد ...... كز عهده خرجش به در آيد

سلام.امروز هم می خوام از ازدواج  مطلب بزارم.در شهر های مختلف شروطی هست که باید

داماد داشته باشه.به اینجا ب چند شهر اشاره می کنیم.ادامه ی مطلب رو از دست نده

 
 گویند مرا چو زاد مادر به دهان گرفتن آموخت

شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم الـفـاظ نهاد و گفتن آموخت

لبخند نهاد بر لـب مـن بـر غـنچه ی گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست تا هستم وهست دارمش دوست

ایرج میرزای قرن ۲۱

گوینــــــــد مرا چـــو زاد مـادر روی کاناپه، لمــــیدن آموخت

شب ها بر ِ تـلـویـزیـون تا صبــح بنشست و فـیـلـم دیدن آموخت

برچهـــره، سبوس و ماست مالید تا شیوه ی خوشگلیـدن آموخت

بنــــمود «تتو» دو ابروی خویش تا رســم کمان کشـیدن آموخت

هر مــــاه برفـــت نزد جـــــراح آیین ِ چروک چیـــــدن آموخت

دستـــــــــم بگـــرفت و ُبرد بازار همـــــواره طلا خریدن آموخت

با دایــــــی و عمّه های جعــــلی پز دادن و قُمپُــــــزیدن آموخت

با قوم خودش ، همیــــــشه پیوند از قوم شــــوهر، بریدن آموخت

آســــــوده نشست و با اس ام اس جک های جدید، چتیدن آموخت

چون سوخت غذای ما شب و روز از پیک، مدد رسیــــدن آموخت

پای تلفــــن دو ساعت و نیــــــم گل گفتن و گل شنیـــدن آموخت

بابــــــام چــــو آمد از سر کـــار بیماری و قد خمیـــــدن آموخت

سلام.امروز یه شکلی براتون میزارم که اولین بار خودم تو بلاگفا گذاشتم.بعد

اوردم اینجا.از جایی کپی نکردم.خودم ننوشتم.دوستم بهم داده

اگه خواستین کپی کنین از زیرش اسم سایتو بر ندارید چون عکس نابود میشه

و کار نمیکنه.شوخی هم نیست امتحانش مجانیه.

چیزی میبینی؟نههههه!!!!میدونم روغ نگو

یا چشات رو اینجوری کن

یا با انگشتت کنار چشات رو بکش بعد به تصویر نیگاه کن

هر چی میبینی تو نظرات بنویس

 شکلک های سیاه خیلی خیلی جدید