●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک جنوب
آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!..
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک خوزستانی
دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم.
دومی میگه: همش همین؟ اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟ دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک خالی بندی
آبادانیه میره تو یه فروشگاه تابلو فروشی
میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟
طرف میگه : نه
آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک لاف زدن
تهرانی داشت برای یک آبادانی لاف میزد و میگفت : من یک سگ دارم وقتی میخواد بیاد تو خونه در میزنه!
آبادانیه گفت : ولک , مگه کلید نداره ؟
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک تهرانی و جوک اصفهانی
یه باربه یه آبادانی و اصفهانی و تهرانی می گن که کی ماهی بزرگ گرفته.
اصفهانی میگه من ماهی 18 متری گرفتم.
تهرانی میگه19متری.
آبادانی میگه10متری.
بهش میگن اینکه از همه کوچیکه.
میگه:ولک چشاش اینقدره......
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک جمله سازی
یک دفعه به یه آبادانی می گن با مخابرات جمله بساز آبادانی گفت مخا برات برقصم
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک آبودانی
یهکوسه یه آبادانی رو می خوره میره پیش باقی کوسه ها می گه مو نهنگم!
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک عینک ری بن
یه آبادانیه داشته تو دریا غرق می شده عینک آفتابیش رو در می یاره می ذاره رو دمپایی ابریش میگه: کـا ! تو خودتو نجات بده فکر من نباش
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک جنوبی
از آبادانی یه می پرسن: آبادان یعنی چی؟
آبادانی یه بعد از کلی فکر کردن می گه : یه چیزی توی مایه های دمت گرم
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
لطیفه آبادانی
آبادانیه می خواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت می شه شلوارش رو پشت و رو می پوشه و با عجله می دوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد می زنه درازش میکنه وسط خیابون.
رانندهه میاد بالا سرش، می گه: طوریت که نشده؟
آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش می کنه، چشمش می افته به شلوارش،
می گه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پی چوندی!
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جک آبادانی
چهارتا آبادانی می خواستند از مرز خارج بشن, تصمیم می گیرند پوست گوسفند بپوشند و قاطی گوسفندها با گله حرکت کنند.
درست در لحظه ای که می خواستند از مرز خارج بشن, نیروهای انتظامی فریاد می زنند: آهای اون چهارتا آبادانی بیان بیرون از گله.
آنها با تعجب خارج میشن و میپرسند شما از کجا فهمیدین که ما آبادانی هستیم؟ مامورا میگن: از اونجایی که گوسفندها عینک ری بن نمیزنند.
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جوک آبادانی
آبادانیه رو برق میگیره، میگه: ولک ولم کن تا ولت کنم!
●●●●●●●●●●●●●●●●●●